
مبانی نظری برنامه درسی آموزش محیط زیست
اصطلاح آموزش محیط زیست ترکیبی از دو حوزه علمی متفاوت محیط زیست و آموزش است، که اولی اشاره به طبیعت و علومطبیعی و دومی به علومانسانی و رفتاری اشاره دارد. بنابراین ترکیب علم بومشناسی با الگوهای یادگیری جهت آمادهسازی آموزش مؤثر با رویکرد محیط زیست، آموزش محیط زیست شکل میگیرد(سامنر[1]،2003). تعاریف مختلفی از آموزش محیط زیست تدوین شده است.
ویلیام استاپ[2] (1969) آموزش محیط زیست را پرورش شهروندانی میداند که از دانش بیوفیزیکی محیط زیست برخوردار هستند، نسبت به مشکلات مرتبط با محیط زیست آگاه بوده، مشکلات را هدفگذاری مینماید و با انگیزه و آگاهانه جهت کمک به چگونگی حل این مشکلات عمل میكنند. انجمن آموزش محیط زیست آمریکای شمالی[3] (1983) آموزش محیط زیست را فرآیند تجزیهوتحلیل و درک درست از مسائل محیط زیست است که بتواند با ارائه دانش و مهارت کافی به افراد جامعه درخصوص تعیین خطمشی، چگونگی حل مشکلات و مدیریت صحیح از محیط زیست محافظت و مشکلات آن را برطرف گرداند، تعریف میکند(شبیری و حقیقی، 1398). اما اهدافی که آموزش محیط زیست درپی آن است، آگاهی بخشیدن به معلومات محیط زیستی هر فرد است؛ بهطوری که شخص ارزشهای محیط را درك کرده، در حراست از آن کوشا بوده و با فکر و تعمق در فرآیندهای زیستی به حمایت از آن بپردازد (شلزینگر[4]، 2004). بهطور جامعتر، اهداف آموزش محیط زیست:
- مهیاسازی هر فردی برای کسب دانش به منظور بهبود محیط زیست خود؛
- ایجاد آگاهی که سبب هوشیاری درباره جنبههای فیزیکی، اجتماعی و زیبایی شناختی محیط زیست گردد؛
- ایجاد نگرشی نو یا الگویی از رفتار افراد، گروهها و جامعه بهطور کامل در قبال محیط زیست؛
- کمک به مهارت افراد در شناسایی و حل مسائل محیط زیستی است (شبیری و حقیقی، 1398).
بنابراین ترویج دانش محیط زیستی و حساسیتزایی در افراد، یک فرآیند ساختاری گامبهگام است که میانرشتهای بوده و موجب آن میگردد تا یادگیرنده آگاهی دربارهی محیط زیست، ارزشگذاری محیط زیست از طریق دانش، مسئولیتپذیری در مورد محیط زیست و قابلیت انجام عمل و مهارتهای لازم برای حل مشکلات را کسب کند (همان منبع). کسب این مهارتها با هدف رسیدن به توسعه پایدار انجام میشود، که تحقق آن در گرو تدوین برنامهای روشن و شفاف از اهداف آموزش محیط زیست است. اینگونه برنامهها در مدارس از طریق تدریس کتب درسی و فعالیتهای مرتبط با آن آموخته میشود و موجب کسب سواد محیط زیستی میگردد (پریشانی و همکاران، 1395). سوادی که آموزش آن از لحاظ تاریخی، ابتدا با روش گنجاندن در برنامه درسی رسمی با الحاق مفاهیم محیط زیستی، فعالیتها و نمونههای موجود مربوط به اهداف برنامه درسی، به صورت تزریقی بوده و متأثر از رویکردهای برنامه درسی است که در آموزش محیط زیست لحاظ میشود و در چارچوب رویکرد تلفیقی تحقق یابد (شبیری و شمسی، 1394). لذا آموزش محیط زیست میتواند دارای رویکردهای برنامه درسی تلفیقی با ویژگیهای زیر باشد:
- رویکرد تکرشتهای: محیط زیست بهصورت یک رشته مجزا مورد توجه قرار میگیرند و یا تلفیق موضوعات و مهارتها در درون این رشته رخ میدهد.
- رویکرد چندرشتهای: در این رویکرد در تمامی دروس تحصیلی به مسائل محیط زیستی اشاره میشود در حالی که هر کدام از دروس روی یک موضوع مختلف متمرکز میشوند.
- رویکرد میانرشتهای: در این رویکرد آموزش محیط زیست به عنوان یک درس یا رشته تحصیلی، در برگیرنده موضوعات دروس مختلف تحصیلی است که تماماً در موضوع محیط زیست متمرکز است(چلیا[5]، 1985).
- رویکرد فرارشتهای: در هم شكستن مرزهای دانش و ایجاد و بازسازی یك رشته جدید (احمدی، سبحانینژاد و امیری، 1394) بدین معنا که با یک مسئله مانند محیط زیست شروع شود و از رشتههای علمی دانش جدیدی تولید گردد.
انگلسون[6] (1989) به فرآیندهای هشتگانه برای الحاق آموزش محیط زیست در برنامه درسی اشاره میکند که عبارتند از:
- انتخاب موضوع محیط زیست برای بودن در وجود یک ساختار واحد گسترده؛
- شناسایی واحدهای گسترده که مرتبط با حمایت و تحقیق کردن از موضوعات محیط زیست است؛
- توسعه یک یا چند، از اهداف زیستمحیطی؛
- مشخص کردن میزان موضوعات زیستمحیطی برای اضافه شدن به هر واحد؛
- توسعه ساختار جدید به جریانات نیازمند؛
- شناسایی فرآیندهای جدید مهارتهایی که مورد استفاده و توسعه قرار میگیرد و در جهت دستیابی به اهداف زیستمحیطی جدید میباشد؛
- شناسایی منابع جدید برای استفاده در دستیابی اهداف زیستمحیطی: تجهیزات، مواد مصرفی، منابع، تارنمای سفر میدانی، منبع مردمی و غیره
- شناسایی فعالیتهای مرتبط و موضوعات جدید برای تحقیقی که ممکن است توسط آموزش واحد الحاقی اخیر پیشنهاد شده باشد.
همچنین هانگرفورد و ولک[7] (1990) معتقدند در صورتی یاددهندهها قادر به تغییر رفتار در یادگیرندههای محیط زیستی خود هستند که مسائل زیر در برنامه درسی مورد توجه قرار گیرد:
- مفاهیم عمده بومشناختی زیستمحیطی در درون محیط زیستی که این مفاهیم در آن وجود دارند، درس داده شوند.
- ایجاد طراحی دقیق و موقعیت خوب برای یادگیرندگان به منظور بهدست آوردن حساسیت زیستمحیطی که سبب افزایش تمایل برای رفتار مناسب میشود.
- ایجاد برنامه درسی که سبب دانش عمیق موضوعات زیستمحیطی میگردد.
- ایجاد برنامه درسی که به یادگیرندهها مهارت تجزیه و تحلیل و بررسی موضوعات زیستمحیطی را یاد میدهد. همچنین زمان لازم برای بهکارگیری این مهارتها را ایجاد مینماید.
- ایجاد برنامه درسی که به یادگیرنده، مهارتهای شهروندی را برای حل مشکلات یاد میدهد؛ بهعلاوه زمان مورد نیاز برای کاربرد این مهارت را نیز فراهم میآورد.
همچنین کوند و سانچز[8] به نقل از پژول[9] (2010) معتقداند برای گنجاندن آموزش محیط زیست در برنامه درسی میتوان بصورت عرضی در تمام زمینههای برنامه درسی به عنوان یک مکمل در قالب فعالیتهای جدا شده یا کارگاهی، اعم از داخلی یا بیرونی استفاده کرد یا با تلفیقی از مضامین عرضی در تمام زمینههای دانشی و زندگی روزمره ادغام نمود. چنانکه برنامه درسی آموزش محیط زیست به عنوان یک فرآیند پیچیده و پویا در سه پایه، اخلاق جمعی جدید، سبک جدید تفکر و شکل جدیدی از کنش تحولگرا ضروری است(کوند و سانچز، 2010). بنابراین، گنجاندن آموزش محیط زیست در برنامه درسی باید جامعتر از “افزودن” صرف مسائل محیط زیست به محتوای موجود باشد و پایه برنامه درسی آموزش محیط زیست میبایست هماهنگسازی مداوم آن با اصول اخلاقی، مفهومی و روششناختی مبتنی بر محیط زیست قرار گیرد(همان منبع).
از آنجا که ماهیت آموزش محیط زیست دارای قابلیت تلفیق است، رویکردهای آموزش محیط زیست را میتوان در گروه رویکردهای غیرتکنیکی و انسانگرای برنامه درسی قرار داد (شبیری و رضایی، 1398). در قلمرو برنامه درسی آموزش محیط زیست عناصر گوناگونی دخالت دارند که بر اساس اسناد و اعلامیههای معتبر آموزشی چهار عنصر تجربی، همنظری[10]، زیباشناختی و اخلاقی از مهمترین عناصر آموزش محیط زیست هستند (شبیری و رضایی، 1398). این عناصر بشدت با سه ساختار یادگیری «درباره، از طریق و برای» محیط زیست وابستهاند (گاف و گاف[11]، 2013). همچنین هر یک از ساختارهای یادگیری بیانگر حوزهای از یادگیری در آموزش میباشند:
- آموزش درباره محیط زیست به حوزه شناختی اشاره دارد. در این ساختار آموزشی، محیط زیست به عنوان یك موضوع جهت شناسایی مفاهیم پایه و ساده تا مباحث و روابط پیچیده آن با انسان در نظر گرفته میشود.
- آموزش از طریق محیط زیست بیانگر حوزه روانی– حرکتی است در این جنبه آموزشی، از محیط زیست به عنوان محیط آموزشی برای کسب تجربیات بدون واسطه استفاده میشود.
- آموزش برای محیط زیست مرتبط با حوزه عاطفی است. هدف این نوع رویکرد آموزشی، حفاظت محیط زیست است که بواسطه آن فراگیر با انواع ارزشها، رفتارها و گرایشهای اخلاقی مثبت چون مسئولیتپذیری، تعهد و رفتار دوستانه با محیط زیست، آشنا شده و عمل مینماید (نگ و ویزایاکومار[12]، 2005: 2).
بنابراین برنامه درسی بهعنوان یکی از عناصر اصلی آموزش که به قصد ایجاد تغییرات در رفتار یادگیرنده اجرا میشود (لوی، 1382) میتواند اولین گام موثر برای بهبود رفتار یادگیرنده در حفاظت از محیط زیست و ارتقای اهداف آموزشی در برنامه درسی آموزش محیط زیست باشد (پریشانی و همکاران، 1395). برنامه درسی آموزش محیط زیست اشاره به کلیه تجربیاتی دارد که به یادگیرندهها کمک میکند تا با کسب آنها از یک طرف مشکلات دانشی، نگرشی و مهارتی خود را در رابطه با محیط زیست برطرف کنند و از سوی مشارکت فعالی در فعالیتهای محیط زیستی با توجه به جنبههای اکولوژیکی، سیاسی و اقتصادی داشته باشند (پالمر[13]، 1998).
بنابراین بهترین راه برای انجام این تعهد این است که آموزش محیط زیست را در تمام موضوعاتی که در نظام آموزشی آموخته میشود گنجانده شوند. اصطلاحی که معمولاً برای بیان خصوصیات برنامه درسی بینرشتهای بکار میرود (شبیری و شمسی، 1394). اما برخی معتقدند که اگر آموزش محیط زیست بهطور جداگانه و تحت عنوان یک رشته مجزا وارد سیستم مدارس شود، بازدهی عمل بهتر خواهد بود. زیرا جدا کردن آموزش محیط زیست از دیگر رشتهها باعث ادامه و تقویت جدایی انسان از طبیعت میشود که این برخلاف اصول آموزش محیط زیست است (شبیری و عبداللهی، 1388). اما امروزه بینرشتهای بودن آموزش محیط زیست بهعنوان یک الگوی موفق پذیرفته شده است. درنهایت توجه به آموزشهای مدرسهای منجر به گنجاندن موضوعات محیط زیستی در دروس و کتابهای دورههای تحصیلی گردید که مفاهیم محیط زیستی آن براساس سه زمینه اصلی پایهگذاری شد:
- مفاهیم بنیادی: مسایل پایهای که به شناخت محیط زیست و عوامل تأثیرگذار بر آن، تركیبات تشكیلدهنده مواد، آبهای سطحی و زیرزمینی، تركیبات خاك و عواملی كه منجر به تشكیل خاك میشوند و مكانیسمهای رشد و نمو گیاهان و جانوران میپردازد.
- نیروهای مخرب: به مطالعه عوامل از میانبرندهای كه باعث تغییر و تحول محیط زیست و عملیات زیانباری مانند كاربری بیرویه خاك، معادن، درختان جنگلی و انواع آلودهكنندهها تأكید دارد. مشکلی که بر این بخش، تاثیر میگذارد رشد سریع و روزانه مسایل زیستمحیطی و دانش مربوط به آن برای به روز نگاه داشتن اطلاعات محیط زیستی است.
- توسعه نگرشی مثبت: در واقع تأكیدی است بر مسایل محیط زیستی و جنبههای اجتماعی– حقوقی مرتبط، ضمن آن كه سایر مسائل رشد جمعیت، بهداشت فردی و مانند آن، مدنظر قرار گرفتهاند (آرتا و خوشچین،1383).
تاریخچه برنامه درسی آموزش محیط زیست در جهان
از اوایل دهه 1960، برنامه درسی آموزش محیط زیست مورد توجه بسیاری قرارگرفت و روند تحول از درسمحوری به کودکمحوری را پشتسر گذاشت. این گرایش جدید موجب گردید که محتوای دروس و مواد یادگیری براساس محیط اطراف کودک و آموزش وی از این طریق استوار شود(فقیهی قزوینی، 1365). دهه 70 که بهعنوان انقلاب محیط زیستی در تاریخ زندگی بشریت ثبت گردید. در این برهه از تاریخ فعالیتهای گستردهای به منظور آگاهسازی عمومی از آموزش محیط زیست در سطح بینالمللی آغاز شد. برگزاری کنفرانسهای جهانی و بینالمللی محیط زیست، که همگی به موضوع آموزش محیط زیست و ارتقاء سطح دانش محیط زیست عمومی توجه ویژهای را نشان دادهاند. اما تا آن زمان نه تنها آموزش محیط زیست بهصورت موضوع جداگانهای در مدارس جهان، تدریس نشد حتی برنامه درسی جداگانهای بهمنظور آموزش محیط زیست تدوین نگردید.
اما جهت دستیابی به موفقیت برای آموزش محیط زیست در سال 1990، هنگامی که به عنوان “یک موضوع برنامه درسی” معرفی شد، ابتدا در برنامه درسی ملی مدارس انگلستان، آموزش محیط زیست در میان یكی از پنج موضوع آموزشی اولیه (آموزش بهداشت، آموزش شهروندی، آموزش و راهنمایی مشاغل و شناخت اقتصادی و صنعتی) قرار گرفت. اما این موضوع با چالشهایی همراه بود. اكثر مدیران مدارس، آموزش محیط زیست را به عنوان بخش تکمیلی برنامه های درسی مدارس دانسته و تعداد اندكی آنرا از بخشهای اساسی برنامه درسی میدانستند. در سال 1994 برنامه درسی ملی مورد بازبینی قرار گرفت، نه تنها هیچ اشارهای صریح به آموزش محیط زیست در برنامه درسی نگردید حتی در مضامین بین برنامه هایدرسی توجهای نشد. اما با این برنامه ها و با حمایت کمیسیون اروپا مدارس زیستمحیطی در 4 کشور دانمارک، آلمان، یونان و انگلستان در سال 1994 رسماً شروع به فعالیت کردند.
سال 1996 پروژهای با عنوان «مواد آموزش محیط زیست: راهنمایی برای تعالی[14]» توسط انجمن آموزش محیط زیست آمریکای شمالی انجام شد که هدف آن ایجاد راهنمایی و مجموعه توصیههایی برای توسعه و انتخاب مواد آموزشی محیط زیست بوده که خطمشیها و راهنماییهای ارائهشده برای مواد آموزشی با کیفیت بالا در محیط زیست تعریف شده است (NAAEE, 2004). در سال 1999 این انجمن برنامه «تعالی در آموزش محیط زیست: رهنمودهای یادگیری دانشآموزان(پیشدبستان تا پایه 12)[15]» که مجموعهای از دستورالعملهای مشترک و داوطلبانه آموزش محیط زیست است تهیه نمود. این برنامه چشماندازی از آموزش محیط زیست در آموزش رسمی است که باعث پیشرفت در جهت حفظ یک محیط سالم و کیفیت زندگی میشود(NAAEE, 2010). از آنجا که آموزش محیط زیست بخش یکپارچه و جداییناپذیر در زندگی افراد هر کشور است (شلسینگر، 2004).
با این دیدگاه هدف کلی برنامه درسی در آموزش های محیط زیست، تغییر نگرش فردی و یادگیری جامع محیط زیست، سلامت انسان و وابستهبودن آن به موجودات زنده، پیشگیری از تخریب محیط زیست، مشارکت در حفاظت از ارزشهای محیط زیستی، تغییر در الگوی مصرف، کمک به برنامهریزی درجهت مدیریت محیط زیست، آیندهنگری و تعهد درقبال نسلهای آینده، احترام به طبیعت و گسترش عدالت تدوین شد(شبیری و حقیقی، 1398). اما محتوی برنامه درسی آموزش محیط زیست همان موضوعاتی هستند که اهداف آموزش محیط زیست را محقق میسازند. موضوعاتی که برای آموزش محیط زیست انتخاب میشوند همان عناصری هستند که در طبیعت یافت میشوند که شامل: آب، خاک، گیاهان، گونههای جانوری و … میباشند. در زمان استفاده از این عناصر، موضوعات دیگری از جمله مدیریت منابع، الگوی مصرف بهینه، کاهش آلایندگی، رفتار مناسب با طبیعت و …. مطرح میشوند(همان منبع). اما با اقدامات جهانی که در طی سالها برای گنجاندن آموزش محیط زیست در برنامه درسی مدارس کشورها با چشمانداز رسیدن به توسعه پایدار انجام گرفته و بر همین اساس یونسکو و سازمان ملل، سالهای 2005 تا 2014 را دهه توسعه پایدار نامگذاری کردهاند ولی تاکنون در بسیاری از كشورها به صورت مطلوب اجرا نشده و با معضلاتی همراه بوده است.
از چالشهای عمده در برنامه هایدرسی آموزش محیط زیست عوامل محدودكننده در اجرای برنامه مانند فقدان زمان در برنامه درسی، منابع، كارشناس و انگیزه در میان اعضا، آموزش معلمان و افزایش منابع به منظور ارائه بهتر آموزش های محیط زیستی است (تاملینز و فرود[16]، 1994). لذا به این دلایل برنامه درسی آموزش محیط زیست در برنامه درسی ملی جایگاه خاصی پیدا نكرد و تجدیدنظر در برنامه درسی جایگاه ویژهای برای آموزش محیط زیست در بطن دو رشته علمی جغرافیا و علومپایه منظور نمود. بنابراین از لحاظ نظری، كلیه دانشآموزان مشمول برنامه درسی ملی باید از طریق مطالعه جغرافیا و علومپایه به فراگیری آموزش محیط زیست بپردازند و بواسطه اقدامات و تصمیمات انفرادی مدارس و معلمان و از طریق آموزش میانبرنامهای به موضوع آموزش محیط زیست پرداخته شود.
سیر تحول و چالش های برنامه درسی آموزش محیط زیست در ایران
ردپای سابقه آموزش رسمی محیط زیست در ایران را میتوان در نخستین برنامه هایدرسی رسمی یافت. اما در واقع آموزش محیط زیست به معنای امروزی خود بیش از سه دهه عمر ندارد. در این مدت تلاشهایی برای وارد كردن موضوعهای محیط زیستی در برنامههای رسمی كشور انجام شد و موضوعهای محیط زیستی در دروس مختلف گنجانیده شد.
از هنگام پیدایش آموزش و پرورش به شیوه جدید و تأسیس مدارس نوین، كتابهای مختلفی برای آموزش زیستشناسی مورد استفاده قرار گرفت. كتاب علمالاشیاء از قدیمیترین آنها است كه از كتابهای فرانسوی «پلبر[17]» اقتباس شده بود. این كتابها در سال 1291 بوسیله آقاسید محمد بیرجندی و دیگری توسط میرزا سید علیخان ترجمه شدند. سال 1305 یك مجموعه كتاب تحت عنوان تاریخ طبیعی به طور رسمی وارد نظام آموزشی كشور شد که از بخشهای حیوانشناسی، گیاهشناسی و زمینشناسی تشكیل میشد. در این كتابها میتوان نخستین آموزشهای مربوط به محیط زیست مانند مطالبی درباره آب، تصفیه آب و نیز چگونگی حفاظت خاك یافت. در سال 1324 تغییراتی در عناوین این كتابها صورت گرفت، اما این تغییرات شامل محتوای كتابها نشد و بدون تغییر در محتوا، در شكلهایی جدید عرضه شدند. سپس در سال 1328 یك دوره كتاب تاریخ طبیعی در 14 جلد برای پایههای اول تا ششم بوسیله مؤلفان جدید، اما با شباهت بسیار با كتب قبلی انتشار یافت. در سالهای بعد از 1328 تألیف و انتشار متمركز كتابهای درسی به تدریج جای خود را به تألیف و انتشار آزادانه دادند در این دوره نیز كتابهای درسی مربوط به موضوع زیستشناسی تحت عنوان علومطبیعی چاپ و منتشر گردید(لاهیجانیان، 1390).
اما روند تحولات آموزش محیط زیست را در ایران، باید با تشکیل سازمان حفاظت محیط زیست و ایجاد دفتر آموزش محیط زیست با دارا بودن بخشهای مختلفی، از جمله بخش مربوط به کتابهای درسی دبستانی و دبیرستانی از سال 1350 به بعد جستجو کرد. نخستین فعالیت جدی این دفتر وارد کردن بخشی از مفاهیم محیط زیستی در کتابهای درسی مدارس بود که با تلاش و پیگیری کارشناسان این دفتر و با همکاری کارشناسان وزارت آموزش و پرورش صورت گرفت(شبیری و میبودی، 1392). تاسیس اولین پایگاه آموزشهای رسمی سازمان محیط زیست در سال 1351 تحت عنوان «آموزشکده حفاظت محیط زیست» در جهت تربیت کاردان محیط زیست را باید از گامهای اولیهای برشمرد که در زمینه آموزش عالی محیط زیست در کشور برداشته شد.
پس از تصویب اصل پنجاهم قانون اساسی در آذر 1359 که به صراحت حفاظت از محیط زیست را بهعنوان یك وظیفه عمومی بیان داشته است. بعد از سال 1362 رشتههای مرتبط با محیط زیست در آموزش عالی تاسیس و پذیرش دانشجو صورت گرفت. از آغاز سال 1376 تغییرات چشمگیری بهوقوع پیوست و آموزش محیط زیست به منابع درسی مدارس اضافه شد. همچنین صدها جلد نشریه و کتاب برای سطوح سنی مختلف مخصوصاً زنان، جوامع روستایی، کودکان و دانشآموزان به چاپ رسید(شبیری، میبودی و احمدیکمالی، 2014). همکاری وزارت آموزش و پرورش با سازمان حفاظت محیط زیست با زمینه وارد کردن مفاهیم محیط زیست به مباحث کتابهای درسی شیمی اول و جغرافیای دوم دبیرستان از سال 1378 گسترش یافت. چنانکه در سند برنامه درسی ملی زیرعنوان هدف آموزش محیط زیست در کشور به مواردی مانند: رعایت موازین اخلاقی و معنوی در ارتباط با طبیعت و محیط زیست، حفظ و تعالی محیط زیست، میراث و سرمایههای طبیعی و ارزشمند دانستن مخلوقات هستی و محیط زیست اشاره شده است(پریشانی و همکاران، 1396). که چشمانداز آن در کشور دستیابی به توسعه پایدار است(سازمان حفاظت محیط زیست، 1388).
پایه و اساس عناصر برنامهریزی درسی در سند برنامه درسی ملی اهداف تفصیلی پنجگانه تعقل، باور، علم، اخلاق و عمل تشکیل میدهند که میتوان به طور اخص در برنامه درسی محیط زیست در ابتدای هر درس سه عنصر تعقل، باور و عمل را در هدف کلی و هدف رفتاری درس پیاده کرد. این عناصر بیارتباط با یکدیگر نمیباشند. این ارتباط بیانگر پیوند بین سه حوزه یادگیری بشر است: حوزه شناختی که با تعقل و پردازش ذهنی سرو کار دارد. حوزه عاطفی که با ارزشها، باورها، ایمان و اخلاقیات سرو کار دارد و حوزه مهارتی که به عمل و عملکرد اشاره دارد. درگیر ساختن این سه حوزه در برنامه درسی محیط زیست بیش از سایر برنامههای درسی ضروری است (شبیری و حقیقی، 1398). محتوای آموزش محیط زیست در برنامه های درسی ایران دارای هر سه حیطه دانش، نگرش و مهارت میباشد اما بر حیطه دانش بیشتر از دو حیطه دیگر تاکیدشده است. محتوای برنامه درسی آموزش محیط زیست ایران بـه صورت غیرجامع و تلفیقی درکتابهای درسی شیمی، زیستشناسی، زمینشناسی و جغرافیا است (پریشانی و همکاران، 1395). اما تدوین و تهیه کتاب درسی “انسان و محیط زیست” با تعامل سازنده وزارت آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیط زیست برای پایه یازدهم از اقدامات مهم و تاثیرگذار در جهتدهی به اهداف آموزش محیط زیست است.
اما پیادهسازی برنامه های تلفیقی نیاز به زمان و برنامهریزی دقیق برای کسب تجارب یادگیری غنی دارد؛ تا فرگیران با تعامل و تجزیهوتحلیل به درک عمیق از موضوع برسند(مکسی فاگان[18]، 2015). اما با وجود تاکید و ضرورت اجرای آموزش محیط زیست در قالبهای رسمی و غیررسمی، تاکنون چالشهای بسیار و پیشرفتهای محدودی روبهرو می باشد که نتیجه آن شکاف عمیق بین آرمان و واقعیتها است. این شکاف از چندین منبع سرچشمه میگیرد. بعضی از این چالشها در سطح کلان مانند نادیده گرفتن برنامههای آموزش محیط زیست در سطوح سیاستگذاریها، تصمیمگیریها و برنامهریزیها، فقدان بودجه کافی و تخصیص اعتبارات مناسب برای ایجاد و توسعه برنامههای آموزش محیط زیست در بخشهای مختلف رخ میدهد. برخی دیگر در سطح خرد که مربوط به ضعفهای اجرایی است، اتفاق میافتد. ناکافی بودن محتوای آموزش محیط زیست، از لحاظ کمی و کیفی برای تمامی مخاطبان، عدم یا پایین بودن استانداردهای محتواهای محیط زیستی موجود در محتواهای درسی مانند عدم سازماندهی و بهم پیوستگی مفاهیم و مباحث یا فقدان توالی و وحدت آنها، به روز نبودن محتوای آموزشی و لحاظ کردن فقط آموزشهای سطحی و پایه در زمینه محیط زیست و اکولوژی در محتواها از جمله چالشهای این سطح است.
[1] Sumner
[2] Stapp
[3] North American Association for Environmental Education (NAAEE)
[4] Schlesinger
[5] Chelliah
[6] Engleson
[7] Hungerford & Volk
[8] Conde & Sánchez
[9] Pujol
[10] Synoptic
[11] Gough & Gough
[12] Nag & Vizayakumar
[13] Palmer
[14] Environmental Education Materials: Guidelines for Excellence
[15] Excellence in Environmental Education-Guidelines for Learning (K-12)
[16] Tomlins & Froud
[17] Pulber
[18] Maxey Fagan
منابع
آرتا، فاطمه، و خوشچین، مهرداد. (1383). بررسی و ارزیابی وضعیت آموزش محیطزیست ساكنان حوضه آبریز دریاچه ارومیه، خلاصه مقالات برگزیده نخستین همایش ملی- تخصصی آموزش محیطزیست ایران. تهران: سازمان حفاظت محیطزیست.
احمدی، پروین، سبحانینژاد، مهدی و امیری، مهدی. (1394). سازماندهی میان رشتهای برنامه درسی با تأکید بر اثربخشسازی محتوای دروس، پژوهشهای آموزش و یادگیری، دوره۲، شماره۶، ص ۹۷-۱۲۲.
پریشانی، ندا، میرشاه جعفری، سیدابراهیم، شریفیان، فریدون و فرهادیان، مهرداد. (1395). بررسی تطبیقی عنصر محتوا در برنامهدرسی آموزش محیطزیست متوسطه دوم ایران و چند کشور منتخب و پیشنهاد رویکرد و محتوای مغفول در برنامهدرسی آموزش محیطزیست ایران، مجلهی علومتربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز، دوره6، سال23، ص 127-152.
پریشانی، ندا، میرشاه جعفری، سیدابراهیم، شریفیان، فریدون و فرهادیان. مهرداد. (1396). بررسی تطبیقی اهداف آموزش محیطزیست و فعالیتهای مرتبط با آن در کشورهای منتخب و ایران در راستای پیشنهاد فعالیتهایی برای ایران، رویکردهای نوین آموزشی، شماره 1، سال 12، ص 1-24.
پریشانی، ندا. میرشاه جعفری، سید ابراهیم. شریفیان، فریدون. فرهادیان، مهرداد. (1395). بررسی وضعیت موجود و مطلوب و اهداف کلی برنامه درسی آموزش محیطزیست دوره دوم متوسطه ایران براساس نظر متخصصان برنامهدرسی و محیطزیست، دوفصلنامه آموزش و یادگیری، دوره 13، شماره 2، پیایی 24، ص 47-59.
سازمان حفاظت محیطزیست (1388). برنامه جامع آموزش همگانی محیطزیست (با رویکرد سند چشمانداز برنامه توسعه کشور)، تهران: انتشارات سازمان حفاظت محیطزیست.
شبیری، سیدمحمد و حقیقی، فهیمهالسادات. (1398). برنامهریزی برای نظام آموزشی و منطبق با نیازهای زیستمحیطی، تهران: انتشارات دانشگاه پیامنور.
شبیری، سیدمحمد و عبداللهی، سهراب. (1388). نظریهها و کاربردهای آموزش محیطزیست. تهران: انتشارات دانشگاه پیامنور.
شبیری، سیدمحمد و میبودی، حسین. (1392). ارزیابی آموزش محیطزیست در ایران و ارائه پیشنهاداتی برای بهبود وضعیت موجود، فصلنامه علوممحیطی، دوره یازدهم، شماره 1، ص 119-130
شبیری، سیدمحمد و رضایی، مهدیه. (1398). بیانیهها و توصیهنامههای مرتبط با آموزش محیطزیست، دانشنامه ایرانی برنامهدرسی، ص 1- 13.
شبیری، سیدمحمد و رضایی، مهدیه. (1398). چالشهای زیستمحیطی معاصر و نقش برنامهریزی درسی، دانشنامه ایرانی برنامهدرسی، ص 1- 8.
شبیری، سیدمحمد و شمسی، سیدهزهرا. (1394). تحلیلی بر برنامهدرسی میانرشتهای آموزش محیطزیست در آموزش عالی، فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علومانسانی، دوره هفتم، شماره 3، ص 127-145.
فقیهی قزوینی، فاطمه. (1365). آموزش محیطزیست در مدارس، مجله تعلیم و تربیت، شماره 7 و 8، ص 137-163.
لاهیجانیان، اکرمالملوک. (1390). آموزش محیطزیست، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات.
لوی، اریه. (1382). برنامهریزیدرسی مدارس. ترجمه فریده مشایخ. تهران: انتشارات مدرسه.
Chelliah, T. (1985). Approach to Teaching Environmental Education in Schools, Presented at Workshop on Consumers and the Environment for Secondary School Teachers, Kuala Lumpur, Malaysia
Conde, M.C. and Sanchez, J.S. (2010). The school curriculum and environmental education: A school environmental audit experience, International Journal of Environmental & Science Education, Vol. 5, No. 4, 477-494.
Engleson, D.C. (Ed). (1989). A guide to curriculum planning in environmental education. Madison, WI: Wisconsin Department of Public Instruction.
Environmental Educators ’Provincial Specialist Association (E EPSA) and BC Hydro in consultation with the BC Ministry of Education. (2008-2009). The Environmental Learning & Experience Curriculum Maps. Environment & Sustainability Across BC’s K -12 Curricula. Ministry of Education, British Columbia.
Gough, A. and Gough, N. (2013). Environmental education. In Kridel, Craig (Ed.). The SAGE Encyclopedia of Curriculum Studies. New York: Sage Publications.
Hungerford, H.R. and Volk, T.L. (1990). Changing learner behavior through environmental education, Journal of environmental education, 21(3), 8-21.
Maxey Fagan, L. (2015). Elementary School Teachers’ Perception of Art Integration to Improve Student Learning, Doctoral Study Submitted in Partial Fulfillment of the Requirements for the Degree of Doctor of Education, Walden University.
Monroe, M.C. and Cappaert, D. (1994). Integrating Environmental Education in to the School Curriculum. EE Tool box. AnnArbor, MI: NCEET.
Nag. A. and Vizayakumar. K. (2005). Environmental Education and solid waste Management. Published by New Age International (P) Ltd., Publishers.
North American Association for Environmental Education (NAAEE). (2004). Guidelines for Excellence Environmental Education Materials for students, parents, educators, home schoolers, administrators, policy makers, and the public, Web site: www.naaee.org, www.eelink.net
North American Association for Environmental Education (NAAEE). (2010), Excellence in Environmental Education: Guidelines for learning (K-12) Excellence summary & self-Assessment tool, an easy- to- use outline listing the guidelines and a set of checklists for analyzing educational activities.
Palmer, J.A. (1998). Environmental Education in the 21st Century Theory, Practice, Progress and Promise, London, Routledge.
Schlesinger, W.H. (2004). Environmental education for a sustainable future. Applied Environmental Education & communication, 3(2), 1–3.
Shobeiri. SM. Meiboud, H. and Ahmadi Kamali, F. (2014). The brief history of environmental education and its changes from 1972 to present in Iran, International Research in Geographical and Environmental Education, Vol 23, 1-16.
Sumner, J. (2003). Environmental adult education and community sustainability. New directions for adult and continuing education, Fall (99), 39-45.Sustainable Future.’’ Biosciences 51, 36–42.
Tomlins, B, and Froud, K. (1994). Environmental education: teaching approaches and students attitude: a briefing paper, Slough: NFER.
Stapp, W. (1969). The Concept of Environmental Education. Environmental Education, l (l), 30-31.
مفید بود؟
7 / 0